5 کلمه حرف با R به عنوان لیست حرف دوم - سرنخ برای Wordle

لیست ما از 5 کلمه حرف با حرف R به عنوان حرف دوم می تواند به شما در حل معمای Wordle که روی آن کار می کنید و همچنین سایر مسائل پنج حرفی به شما کمک کند. مواقعی وجود دارد که حل پازل روزانه می تواند چالش برانگیز باشد، بنابراین فهرست کلمات زیر ممکن است بار شما را کاهش دهد.

با Wordle، پس از شش بار تلاش، وظیفه حدس زدن یک کلمه مرموز پنج حرفی را دارید و همه با چالش مشابهی روبرو می شوند. هر بازیکنی می‌خواهد یک معمای کوچک را حل کند، که آن را به یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های بازی تبدیل می‌کند.

Wordle با محبوبیت روزافزون خود یکی از پربازیگرترین بازی های کلمه در سال های اخیر است. جاش واردل این بازی را توسعه داد و در اکتبر 2021 منتشر شد. با این وجود، نیویورک تایمز مالک و از سال 2022 آن را منتشر می کند.

5 کلمه حرف با R به عنوان حرف دوم چیست؟

در این پست تمام 5 کلمه حرفی حاوی R را به عنوان حرف دوم موجود در زبان انگلیسی معرفی می کنیم. با مرور کل لیست و بررسی همه گزینه ها، می توانید پاسخ وردل امروز را پیدا کنید. انجام روزانه این بازی قدرت مغز شما را افزایش می دهد و کلمات جدیدی را به شما یاد می دهد.

اسکرین شات از 5 حرف حرف با R به عنوان دوم

لیستی از 5 کلمه حرف با حرف دوم R

تمام کلمات 5 حرفی که R را به عنوان حرف دوم دارند در لیست زیر ذکر شده اند.

  • ماشین
  • اراک
  • سیم
  • arars
  • اربه
  • ارباس
  • اربور
  • قوس دار
  • قوس
  • آرکوس
  • آرکوس
  • اردب
  • تب و تاب
  • آردری
  • منطقه
  • منطقه
  • جغرافیایی
  • مساحت
  • مناطق
  • آرکا
  • aredd
  • arede
  • آرفی
  • آرئیک
  • عرصه
  • arene
  • کیک ذرت
  • هستند
  • میهن
  • آرتس
  • آرت
  • آرگال
  • آرگان
  • آرژیل
  • عقبه
  • حلقه
  • آرگون
  • اصطلاح عامیانه
  • استدلال
  • آرگوس
  • arhats
  • آریا
  • آریل
  • آریکی
  • آریل
  • شورش
  • بوجود می آیند
  • آریش
  • آریت
  • کشتی
  • آرلد
  • آرل
  • مسلح
  • فقیر
  • بازو
  • آرمیل
  • زره
  • آرنا
  • آرنیس
  • آرنوت
  • آروبا
  • آروها
  • آروید
  • عطر
  • به وجود آمد
  • چنگ
  • آرپن
  • آرا
  • آرا
  • صف
  • توقف
  • آریس
  • فلش
  • برنج
  • arsed
  • الاغها
  • آرسی
  • آرسیس
  • آتش سوزی
  • آرتال
  • آرتل
  • شریان
  • هنری
  • هنرمندان
  • هنرمندانه
  • هنرمند
  • aruhe
  • آروم ها
  • آروال
  • arvee
  • arvos
  • آریل ها
  • برائی
  • بند شلوار
  • شکست
  • براکت
  • براکت
  • brads
  • سینه بند
  • لاف می زند
  • براها
  • بهم تابیدن و بافتن
  • بریل
  • مغز
  • ترمز
  • ترمزها
  • ترمزدار
  • اسلب
  • نام تجاری
  • بند ها
  • شاخه
  • سبوس ها
  • اعطا کردن
  • بی پروا
  • برنج
  • سینه بند
  • برات
  • بروا
  • شجاع
  • خوب
  • بارک الله
  • نزاع و جدال کردن
  • نزاع
  • ابروها
  • براکسی
  • bras
  • عمق
  • دم زدن
  • نان
  • شکستن
  • دم کردن
  • نژاد
  • پرورش می دهد
  • گونه
  • بریم
  • پرورش دهنده
  • نژادها
  • نژاد
  • بریس
  • برمه
  • برنز
  • برنت
  • brere
  • می آورند
  • کوتاه
  • دم می کند
  • breys
  • بری
  • رشوه
  • آجر
  • عروس
  • مختصر
  • بریر
  • گریه می کند
  • بریگ
  • برکی
  • آجرها
  • درخشان
  • لبه ها
  • آبنمک
  • به ارمغان بیاورد
  • لبه
  • رشته ها
  • شور
  • brios
  • شکسته شده
  • سریع
  • بریس
  • بریت
  • بریتانیا
  • شکننده
  • بریز
  • پهن
  • بروشور
  • گورکن اروپایی
  • برادران
  • برو
  • brogs
  • قرقره کردن
  • شکست
  • برم
  • برومو
  • برونک
  • بروند
  • بچه
  • نهر
  • برول
  • جاروب
  • برادران
  • بروس
  • برسی
  • ابگوشت
  • قهوهای
  • مرورگرها
  • بروک
  • برو
  • براش
  • روشن
  • سر و صدا
  • جادوگر
  • بروجو
  • می سوزد
  • غبار
  • brung
  • برنت
  • مسواک زدن
  • قلم مو
  • پوسته
  • بی رحم
  • خشن
  • bruvs
  • کرال
  • خرچنگ ها
  • ترک
  • سادگی
  • صخره ها
  • طنز
  • کریگ
  • کرک
  • سوخته
  • گرفتگی
  • crams
  • جرثقیل
  • میل لنگ
  • شکاف
  • کرپ
  • کرم ها
  • مزخرف
  • کرار
  • سقوط
  • زشت
  • جعبه
  • ترسناک
  • خزیدن
  • خراش ها
  • کریس ها
  • شوق
  • دیوانه
  • چق زدن
  • کرم رنگ
  • اعتبار
  • اعتبار
  • عقیده
  • نهر
  • کریل
  • خزیدن
  • crees
  • کرین
  • کرما
  • کرم
  • کرم ها
  • کرنا
  • کرپ
  • کرپهای
  • خزید
  • ترسناک
  • شیرین
  • تاج
  • خدمه
  • خدمه
  • نوزادان
  • کریبو
  • گهواره
  • کریک
  • گریه کرد
  • فریاد
  • گریه می کند
  • جرم
  • خرچنگ
  • جنایات
  • کرین
  • کرک کردن
  • موی اسب
  • کریوس
  • کریپ
  • کرپس
  • بحران
  • ترد
  • کراس
  • کریت
  • کریت ها
  • کلاغ کردن
  • کروسی
  • کج کردن
  • crocs
  • کرافت
  • کروگ ها
  • کرامب
  • کروم
  • کرون
  • کرک
  • crons
  • دوست
  • خم کردن
  • کلافه
  • حقه بازی
  • محصولات
  • کرور
  • صلیب
  • کراست
  • کراپ
  • کروت
  • جمعیت
  • خرج کردن
  • تاج
  • کلاغ ها
  • croze
  • کرک
  • خام
  • خام
  • خام
  • خام
  • ظالمانه
  • سیل
  • کروت
  • کرفت
  • خرده
  • مچاله
  • کرک
  • سنگ شکن
  • صلیب
  • کروس
  • له شدن
  • پوسته
  • کشتن
  • خرد کردن
  • کراوات
  • گریه کننده
  • گریه
  • کریپت
  • جابجا می شود
  • دراک
  • دراکو
  • پیش نویس
  • پیش نویس
  • کشیدن
  • دریل
  • اب کشیدن از
  • مرغابی نر
  • درام
  • درام
  • نوشیدن
  • درانت
  • پارچه
  • ورق های
  • پرده
  • درات
  • راندن
  • قرعه کشی
  • کشیده شده
  • تساوی
  • خشک می کند
  • وحشت
  • رویا
  • ترسناک
  • خاک
  • دلهره
  • dreer
  • لباس
  • خاکریز
  • نوشیدنی ها
  • درنت
  • drere
  • لباس
  • کم کم
  • خشک می کند
  • dribs
  • برس
  • خشک
  • خشک تر
  • خشک می شود
  • بی اراده کار کردن
  • تمرین
  • خشک
  • نوشیدن
  • چکه می کند
  • چکه کردن
  • راندن
  • غوطه وری
  • خوانده
  • آبکشی
  • راست
  • غرق کردن
  • قطره قطره شدن
  • غرق کردن
  • فرو ریختن
  • وزوز
  • هواپیماهای بدون سرنشین
  • سستی
  • خشک
  • آبریزش
  • غرق شدن
  • فرو رفتن
  • قطره
  • رها کردن
  • قطره
  • دروک
  • رانندگی کرد
  • غرق شدن
  • غرق می کند
  • مواد مخدر
  • داروهای
  • درود
  • (درام)
  • مست
  • روپوش
  • دروس
  • بی حال
  • مست
  • دریاد
  • درایاس
  • خشک کن
  • به صورت خشک
  • پاک کردن
  • اربیا
  • قائم
  • erevs
  • ارگون
  • ارگوس
  • قارچ
  • ارهوس
  • خلنگ
  • erick
  • اریک
  • اریگ
  • به دست آورد
  • ارنس
  • ریزش
  • فرسایش
  • اشتباه کرده
  • خطا
  • ارس
  • برافروختن
  • ارگو
  • فوران کردن
  • اروو
  • ارون
  • ارویل
  • frabs
  • فرک
  • شکستن
  • شلاق
  • نحیف
  • قاب
  • هزینه
  • قاب
  • فرانک
  • رک
  • فرپه
  • فرپس
  • شکننده
  • راهب صومعه
  • فراتی
  • کتک ها
  • تقلب
  • تقلب
  • نزاع
  • چیز غریب
  • آزاد شده
  • آزادتر
  • رهایی
  • آزاد کردن
  • فریت
  • فرمد
  • کاهش سرعت
  • فریون
  • برادر
  • تازه
  • شکاف
  • شریک
  • خراش ها
  • سرخ کرده
  • سرخ کن
  • سیب زمینی سرخ شده
  • ناوچه
  • زواید
  • حاشیه زینتی دادن به
  • سرخ شدن
  • مشت
  • سرخ شده در روغن
  • سرخ کردن
  • فرت
  • سرخ شده در روغن
  • فریت
  • فریتز
  • فریز
  • وز شدن
  • خم شدن
  • فروز
  • قورباغه ها
  • دینی
  • فروند
  • فرون
  • جلو
  • از اتاق
  • از قبل
  • جلو
  • فری
  • سرخ کردن
  • شبنم
  • کف
  • اخم
  • اخم می کند
  • اخمو
  • سرد
  • مسدود شده
  • میوه ها
  • میوه
  • فرومپ
  • سرخ کردن
  • ناامید شده
  • ماهی تابه
  • جام
  • گرفتن
  • فضل
  • درجه
  • فارغ التحصیلان
  • پیوند زدن
  • پیوند
  • گرال
  • دانه
  • چنگ زدن
  • گرامر
  • گرم
  • گرامپ
  • گرم
  • گرانا
  • بزرگ
  • غلات
  • گرانس
  • اعطا کردن
  • انگور
  • گراف
  • گریپ
  • فهم
  • چمن
  • عنصر نامطلوب
  • رنده کردن
  • گرانبها
  • قبر
  • قبرها
  • شیرین
  • خاکستری
  • چراندن
  • بزرگ
  • گربه
  • grebo
  • گریس
  • طمع
  • یونانی
  • سبز
  • حرص و آز
  • سلام کردن
  • گرج
  • جورج
  • سبزه
  • مرز
  • greps
  • گریس
  • ضربه
  • رشد می کند
  • خاکستری
  • رحمت
  • توری
  • شبکه ها
  • غم
  • شیر دال
  • گریز
  • گرگ
  • گریک
  • گوشت کباب کن
  • آرایش
  • کثیف
  • سخت کار کردن
  • لبخند
  • گریوت
  • آنفولانزا
  • چنگ زدن
  • چنگ زدن
  • گریبان
  • خاکستری
  • مچ دست
  • کثیف
  • سنگ ریزه
  • رنده
  • گریزه
  • سوزش
  • غلات و حبوبات
  • قلعه ها
  • grogs
  • کشاله ران
  • groks
  • گروما
  • groms
  • غرغر کردن
  • شیار
  • داماد
  • دستمالی
  • درشت
  • grosz
  • غلات
  • گروپ
  • گروه
  • گروت
  • بیشه
  • گروی
  • غر زدن
  • رشد کرد
  • رشد می کند
  • grrls
  • grrrl
  • گراب
  • خشمگین
  • قرقره
  • جرثقیل ها
  • بداخلاق
  • کباب کردن
  • ورود به سیستم
  • غرغرو
  • ناخوشایند
  • خر خر کردن
  • گریس
  • گرید
  • گریکه
  • گریپ
  • گریپت
  • اراده
  • خشمگین
  • عنبیه
  • طناب زدن
  • آزرده
  • ایروکو
  • آهن
  • آهنگر
  • طنز
  • کرال
  • خرچنگ
  • نیرو
  • کریس
  • کریت
  • کرنگ
  • کران
  • کرانز
  • کلم ترش
  • کری ها
  • کرف
  • کرین
  • کریپ
  • کرنگ
  • کروه
  • کریل
  • کریول
  • کرون
  • کرون
  • تاج
  • کروبی
  • کرامپ
  • کرونک
  • mrads
  • nrtta
  • nrtya
  • اوراچ
  • سخنوری
  • دهان
  • اورنگ
  • اوران
  • اورانت
  • سخن گفتن
  • orbat
  • گوی
  • مداری
  • مدار
  • orcas
  • اورسین
  • سفارش
  • اردی
  • چاردیوها
  • اوراد
  • اورفس
  • پر زبان
  • عضو
  • عیاشی
  • ارژیک
  • جنجال کردن
  • اوربی
  • بومی
  • اوریگو
  • اوریکسا
  • اورل
  • اورلون
  • orlop
  • خرما
  • اورنی
  • ارنس
  • ارپ شده
  • orpin
  • یاریس
  • ortet
  • ارتو
  • اوروال
  • orzos
  • پرام
  • پرادز
  • پراگ
  • پراهو
  • کالسکه
  • پرانا
  • لکه دار
  • شوخی
  • پروس
  • پرپس
  • ستایش
  • تمرین
  • پرتس
  • پرات
  • دعا کردن
  • پروس
  • میگو
  • دعا می کند
  • پراکنده کردن
  • پردی
  • پیش انداختن
  • پریم
  • پیش انداختن
  • شکار می کند
  • مقدمه
  • ضربه
  • اولین
  • پرمه
  • اجاره کردن
  • پیش روی
  • قبل از شروع
  • پیش درآمد
  • شکار
  • پیش بینی
  • فشار
  • پرست
  • پرتا
  • شجاع
  • پیش بینی می کند
  • پرکسی
  • طعمه ها
  • اولیه
  • پریان
  • قیمت
  • خار
  • چرت زدن
  • غرور
  • مغرور
  • مغرور
  • شاهزاده
  • نماز خواندن
  • pries
  • پریگ ها
  • پریل
  • اول
  • نخست
  • پریمی
  • اول
  • نوازنده
  • prims
  • اولیه
  • پینگ
  • پر کردن
  • چاپ
  • پریون
  • قبلی
  • گرفتن
  • منشور
  • پریس
  • پریوس
  • مزین
  • جایزه
  • proal
  • طرفدار
  • کاوشگر
  • مشکلات
  • پروبی
  • برانگیختن
  • محصولات
  • proem
  • معلمان
  • progs
  • پروین
  • پروک
  • فرزندان
  • پرتاب کردن
  • تبلیغات
  • proms
  • دمر
  • شاخک زدن
  • پرش
  • اثبات
  • پروک
  • ریشه
  • لوازم
  • پرورا
  • prore
  • پروسه
  • عروضی
  • حرفه ای
  • پروست
  • نثر
  • proto-
  • مغرور
  • مغرور
  • ثابت
  • پرت کردن
  • دم زدن
  • پیشروی
  • پروکسی
  • proyn
  • محتاط
  • پروانه
  • پرونو
  • هرس کردن
  • هرس
  • پروتا
  • پریان
  • فضولی
  • فحش دادن
  • غرق
  • ترابس
  • رد
  • مسیر
  • تراکت
  • تجارت
  • معاملات
  • سنتی
  • بلع
  • تراژدی
  • تراژدها
  • tragu
  • traik
  • دنباله
  • قطار
  • ویژگی
  • با پا لگد کردن
  • تراموا
  • تنه
  • آرامش
  • ترانس
  • ترنت
  • تله
  • کهنه
  • تله
  • دام
  • سطل زباله
  • تراس
  • ترات ها
  • ترات
  • trave
  • تراول
  • سینی
  • سینی
  • راه رفتن
  • درمان
  • راه رفتن
  • درخت
  • درخت
  • درختان
  • ترافل
  • تریف
  • پیاده روی
  • trema
  • لرزش
  • روند
  • ترس
  • تکیه دادن
  • ترتز
  • تراوش
  • treyf
  • درختان
  • تریاک
  • سه گانه
  • محاکمه
  • قبیله
  • تریس
  • فوت و فن
  • مثلث
  • سعی
  • سه گانه
  • تلاش می کند
  • تریفا
  • ترفند
  • گندم
  • باعث می شود
  • سه چرخه
  • سه گانه
  • تریل
  • تریم ها
  • سه تایی
  • trins
  • سه گانه
  • سه گانه
  • تریو
  • خط
  • سفرهای
  • سه گانه
  • تست
  • پیش پا افتاده
  • گام برداشتن
  • تراک
  • گلوگاه
  • رد کردن
  • گام برداشت
  • لگدمال می کند
  • trogs
  • سه
  • ضربه زدن
  • چرخاندن
  • لگدمال کردن
  • صندلی بلند
  • تنه
  • ترون
  • تنه
  • ترون ها
  • دسته
  • trooz
  • سرزنش
  • تروپو
  • تروث
  • با وجود
  • ماهی قزل آلا
  • گود
  • پرنده ها
  • تروی ها
  • متارکه
  • کامیون
  • درست است
  • واقعی تر
  • واقعی است
  • trugo
  • کامیون ها
  • ترول
  • صادقانه
  • صدای شیپور
  • تنه
  • تراس
  • اعتماد
  • حقیقت
  • تلاشگر
  • امتحان کنید
  • تلاش
  • سعی کنید
  • امتحان کردن
  • اورائی
  • اورالی
  • اوراوس
  • urare
  • اوراری
  • اوراسه
  • اورات
  • شهری
  • خربزه
  • اوربیا
  • ارده
  • اوره
  • اوره ها
  • اوردو
  • اوره
  • اورید
  • اوره
  • urent
  • درخواست کرد
  • اصرار
  • میل
  • اوریال
  • ادرار
  • ادرار کردن
  • ارمان
  • اورنا
  • urned
  • urped
  • عیاش
  • ارسید
  • urson
  • اوروبو
  • اوروپا
  • urvas
  • vraic
  • بریل ها
  • وروم
  • vrous
  • زن
  • جست و خیز
  • پیچاندن
  • ایراد گرفت
  • پیچد
  • پیچیده
  • مچ گیری
  • نوشتن
  • خشم
  • پیچیدن
  • خراب کردن
  • خراب کردن
  • آچار
  • مچ گیری
  • شلوار
  • نوشت
  • نویسنده
  • فریاد می زند
  • پیچیدن
  • مچ دست
  • نوشتن
  • نوشته ها
  • خراب شد
  • اشتباه
  • ریشه
  • نوشت
  • خشم
  • به هم ریخته
  • نویس
  • با عصبانیت
  • عکسبرداری با اشعه ایکس
  • یراپت
  • yrent
  • yrivd
  • یرنه

این فهرست کلمات ما از 5 کلمه حرفی را با R به عنوان حرف دوم به پایان می‌رساند، امیدواریم بتواند کمکی را که برای حدس زدن راه‌حل Wordle امروزی و سایر معماهای پنج حرفی نیاز دارید به شما ارائه دهد.

همچنین بررسی کنید 5 کلمه حرف با RUS در آنها

نتیجه

کلمات 5 حرفی با R به عنوان حرف دوم مطمئناً به شما در حدس زدن راه حل صحیح برای بسیاری از بازی های پازل کلمه ای کمک می کند که شما را ملزم به یافتن راه حل برای پازل های پنج حرفی می کند. در اینجا پایان این پست است. خوشحال می شویم به هر سوالی که ممکن است داشته باشید پاسخ دهیم.  

ارسال نظر